غرابةلغتنامه دهخداغرابة. [ غ َ ب َ ] (اِخ ) جائی است ،تذکرت میتاً بالغرابة ثاویاً. (از معجم البلدان ).
غرابةلغتنامه دهخداغرابة. [ غ ُ ب َ ] (اِخ ) به یمامه است . حفصی گوید آن کوههائی سیاه رنگ است و به علت سیاه بودن به همین نام خوانده شده است یکی از بنی عقیل گوید : یا عامربن عقیل کیف یکفرکم کعب و منها الیکم ینتهی الشرف افنیتم الحر من سعد ببارقةیوم الغرابة