فیروزپورلغتنامه دهخدافیروزپور. (اِخ ) شهری در جنوب شرقی لاهور که اکنون جزو پاکستان است . (از یادداشتهای مؤلف ).
فروزیرلغتنامه دهخدافروزیر. [ ف ُ ] (ق مرکب ) بطرف زیر. بسوی پایین . فروسو.- فروزیر شدن ؛ پایین رفتن . فرورفتن : همانگه جست رامین راست چون شیرز بام کوشک تا زآن شد فروزیر. فخرالدین اسعد.- ف
فرجارلغتنامه دهخدافرجار. [ ف ِ ] (معرب ، اِ) معرب پرگار و آن آلتی باشد که بدان دائره کشند. (برهان ). بِرکار. بیکار. معرب پرگار فارسی . (از اقرب الموارد). رجوع به پرگار شود.
راناسانکالغتنامه دهخداراناسانکا. (اِخ ) نام یکی از راناها (راجه ها)ی معروف و سرداران نامی هند که بدستیاری حسن خان میواتی بر ظهیرالدین بابرشاه شورید (نزدیک سال 932 هَ . ق .) و سرانجام در حدود نواحی فیروزپور شکست خورد. رجوع به تاریخ شاهی ص <span class="hl" dir="ltr"
پنجابلغتنامه دهخداپنجاب . [ پ َ ] (اِخ ) سرزمین پنج رود میان رود سند (از غرب ) و جمنا (از شرق ) و پنج رود به نامهای جهلم ، جناب ، راوی ، بئاس ، ساتلج آن را مشروب می سازد.دشتی است آبرُفتی و هموار. نام یکی از ایالات شمال غربی هندوستان و جنوب شرقی ایران است و با گنگ ناحیتی تشکیل میدهد که از قدیم