لغتنامه دهخدا
قندهار. [ ق َ ] (اِخ ) نام معبدی است در گنگ بهشت . (آنندراج ) (ناظم الاطباء):دگرباره بر مرز هندوستان گذر کرد چون باد بر بوستان از آنجا به مشرق علم برفراخت یکی ماه بر دشت و بر کوه ساخت از آن راه چون دوزخ تافته کز آن پشت پای تپش یافته درآمد به آن شهر