خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نادرست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نادرست
/nādorost/
معنی
۱. غلط.
۲. شکسته؛ معیوب.
۳. شخص متقلب و بدکار.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. اشتباه، باطل، سقیم، سهو، غلط، غیرصحیح، مغلوط، نابجا، ناصحیح، ناصواب
۲. جلب
۳. خائن، خاطی، دغل، دغلکار، کجدست، متقلب
۴. معوج، ناراست
۵. ناشایسته ≠ درست
دیکشنری
cheat, false, crooked, devious, dirty, dishonest, foul, improper, inaccurate, incorrect, indirect, inexact, lying , mendacious, mistaken, wrong, tortuous, unfair, unsound, unethical
-
جستوجوی دقیق
-
نادرست
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) nādorost ۱. غلط.۲. شکسته؛ معیوب.۳. شخص متقلب و بدکار.
-
نادرست
واژگان مترادف و متضاد
۱. اشتباه، باطل، سقیم، سهو، غلط، غیرصحیح، مغلوط، نابجا، ناصحیح، ناصواب ۲. جلب ۳. خائن، خاطی، دغل، دغلکار، کجدست، متقلب ۴. معوج، ناراست ۵. ناشایسته ≠ درست
-
نادرست
لغتنامه دهخدا
نادرست . [ دُ رُ ] (ص مرکب ) کج . معوج . || دروغگو. || بیمار. || ناقص . || باطل . || متقلب . خائن . (فرهنگ فارسی معین ).
-
نادرست
فرهنگ فارسی معین
(دُ رُ) (ص .) 1 - شکسته ، معیوب . 2 - متقلب ، دروغگو. 3 - بیمار.
-
نادرست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
cheat, false, crooked, devious, dirty, dishonest, foul, improper, inaccurate, incorrect, indirect, inexact, lying , mendacious, mistaken, wrong, tortuous, unfair, unsound, unethical
-
نادرست
دیکشنری فارسی به عربی
اعوج , باطل , خاطي , خطا , شرير , غشاش , غير دقيق , غير صحيح , غير عادل , مزور
-
واژههای مشابه
-
false information
اطلاعات نادرست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] ← کژاطلاعات
-
استعمال نادرست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
misuse
-
خبر نادرست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
grapevine
-
اعتقاد نادرست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
fallacy
-
گزارش نادرست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
misstatement
-
نادرست (عامیانه)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
crook, shady
-
تفسیر نادرست
دیکشنری فارسی به عربی
إساءة التأويل
-
حدس نادرست
دیکشنری فارسی به عربی
إساءة التقدير