نجاوةلغتنامه دهخدانجاوة. [ ن َ وَ ] (ع اِ) گشادگی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). السعة من الارض . (اقرب الموارد) (المنجد). یقال : بیننا نجاوة من الارض ؛ ای سعة. (منتهی الارب ).
گنجایهلغتنامه دهخداگنجایه . [ گ ُ ی َ / ی ِ ] (اِمص ) گنجایش . (شعوری ج 2 ورق 327) (ناظم الاطباء). گنجا. گنج . (شعوری ایضاً،) : تاب آن حسن که بر هفت فلک گنجایه ست <b
گنجگاهلغتنامه دهخداگنجگاه . [ گ َ ] (اِ مرکب ) بر وزن و معنی پنجگاه است که شعبه ٔ بلندی مقام راست و شعبه ٔ پستی آن مبرقع است . (برهان ) (آنندراج ).
گنجگاهلغتنامه دهخداگنجگاه . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گنجگاه بخش سنجید شهرستان هروآباد که در 8هزارگزی باختر مرکز (کیوی ) و 2 هزارگزی راه شوسه ٔ هروآباد به اردبیل واقع شده است . هوای آن گرم و سکنه اش <span class="hl" dir=