نمیچلغتنامه دهخدانمیچ . [ ن َ ] (اِ) نمیج . (ناظم الاطباء). رجوع به نمیج و نیز رجوع به فرهنگ شعوری ج 2 ص 387 شود.
نامنماname tag, name tapeواژههای مصوب فرهنگستاننوار کوچک یا برچسبی که بر روی لباس نظامی نصب میشود و نشاندهندة نام و نشان پایور است
نام تنالگانیcorporate name, collective nameواژههای مصوب فرهنگستاننامی رسمی که یک تنالگان با آن شناخته میشود
سامانۀ نام دامنهdomain name system, domain name server, domain name serviceواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای اینترنتی که نامهای دامنه را به نشانیهایی در قالب قرارداد اینترنت برمیگردانَد متـ . ساناد
نام شیمیاییchemical nameواژههای مصوب فرهنگستاننامی که شیمیدانها برای ترکیبات شیمیایی به کار میبرند و ساختار شیمیایی آنها را نشان میدهد
نمیجلغتنامه دهخدانمیج . [ ن َ ] (اِ) نمیچ . صندلی و تخت و مسند و کرسی و نموزش . (ناظم الاطباء). رجوع به فرهنگ شعوری ج 2 ص 378 و رجوع به نموزج شود.