پریگولغتنامه دهخداپریگو.[ پ ِ گ ُ ] (اِخ ) پایتخت ولایت دوردونْی و پایتخت قدیم پریگور بر کنار ایزی . دارای راه آهن ، به 472 هزارگزی جنوب غربی پاریس .
روروro-ro, roll-on roll-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه که در آن بار بر روی وسایل چرخدار ازطریق شیبراهه به کشتی وارد یا از آن خارج میشود
رویۀ ریشهroot faceواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از رویۀ شیار که داخل ریشۀ اتصال قرار دارد متـ . پاشنه land
سبزبامgreen roof, living roof, eco-roofواژههای مصوب فرهنگستانبامی پوشیده از گیاهان که برای زیبایی و بهینهسازی مصرف انرژی طراحی میشود
پریگورلغتنامه دهخداپریگور. [ پ ِ گُرْ ] (اِخ ) نام قدیم بخشی ازکشور فرانسه در شمال گوین که بسال 1589 م . در عصر هانری چهارم به قلمرو سلطنت پیوست و اکنون ولایت دوردونی و قسمتی از ولایت لُت وگارون را تشکیل میدهد.
پریگورلغتنامه دهخداپریگور. [ پ ِ گُرْ ] (اِخ ) نام قدیم بخشی ازکشور فرانسه در شمال گوین که بسال 1589 م . در عصر هانری چهارم به قلمرو سلطنت پیوست و اکنون ولایت دوردونی و قسمتی از ولایت لُت وگارون را تشکیل میدهد.