کشسانیواژهنامه آزادکِشسانی یا الاستیسیته (Elasticity)؛ کشایندی، خاصیت تغییرشکل بازگشت پذیر (ارتجاعی) مواد است. || حدّ کشسانی؛ حدّی از نیرو که مادّه، فراتر از آن، رفتار کشسان ندارد.
کِشسانیelasticity 1واژههای مصوب فرهنگستانقابلیت بازگشت ماده به شکل و اندازۀ اول، پس از حذف نیروهای وارد بر آن
دینامیک کشسانیelastodynamicsواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از دینامیک که در آن ویژگیها و انتشار امواج کشسان بررسی میشود
ثابت کِشسانیelastic constantواژههای مصوب فرهنگستانهریک از ضریبهای قانون هوک که بیانگر مؤلفههای کُرنش بهصورت تابعی خطی از مؤلفههای تنش است
حدِّ کِشسانیelastic limitواژههای مصوب فرهنگستانحداکثر میزان تغییر شکل جسم کشسان، بیآنکه تغییر شکل دائمی در آن پدید آید
گرانرَویکشسانیviscoelasticityواژههای مصوب فرهنگستانخاصیت گرانروی و کشسانی بهطور همزمان در ماده که متأثر از زمان و دما و تنش و آهنگ کُرنش است
دینامیک کشسانیelastodynamicsواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از دینامیک که در آن ویژگیها و انتشار امواج کشسان بررسی میشود
کمانش کشسانelastic bucklingواژههای مصوب فرهنگستانخمیدگی ساختاری جسم در گسترۀ کشسانی براثر بار تراکمی
لرزهشناسیseismology 2واژههای مصوب فرهنگستانعلم مطالعۀ انتشار موجهای کشسانی در زمین و پدیدههای مربوط به آنها
سختسرخرگیarteriosclerosisواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بیماری که در آن دیوارۀ سرخرگها کلفت میشود و کشسانی خود را از دست میدهد متـ . تصلب شرایین
انرژی مغناکشسانیmagnetoelastic energy, magnetostrictive strain energyواژههای مصوب فرهنگستانانرژی مربوط به تغییر ابعاد مادة فِرّومغناطیسی در حین مغناطیس شدن
دینامیک کشسانیelastodynamicsواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از دینامیک که در آن ویژگیها و انتشار امواج کشسان بررسی میشود
آئروکشسانیaeroelasticity, aeroelasticsواژههای مصوب فرهنگستانمبحث مطالعۀ برهمکنش نیروهای آئرودینامیکی و سازههای کشسان
جفتشدگی مغناکشسانیmagnetoelastic couplingواژههای مصوب فرهنگستانبرهمکنش بین مغناطش جسم جامد و تنشها و کُرنشهای پدیدآمده در آن