گاورالغتنامه دهخداگاورا. (اِخ ) دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 15000گزی جنوب ده شیخ . کوهستانی ، گرمسیر. سکنه 200 تن . آب آن از چشمه و محصول آنجا غلات حبوبات ، لبنیات . شغل آنان زراعت ، گله دا
یاپورالغتنامه دهخدایاپورا. (اِخ ) شطی بزرگ در آمریکای جنوبی است . از سلسله ٔ جبال آند واقع در جهت جنوبی کلمبیا جریان آن آغاز و پس از عبور از اکواتر به برزیل داخل می شود و پس از طی مسافت 1400 کیلومتر به شط آمازون می پیوندد.
اورالغتنامه دهخدااورا. [ اَ ] (اِ) حصارو قلعه . (برهان ) (آنندراج ) (هفت قلزم ) : زو عدو گر خود رود درحصن هفت اورای چرخ آن کشدکز دست حیدر مالک خیبر کشید.ابن یمین .
اوریافرهنگ نامها(تلفظ: oriyā) (عبری) (= عوریا) شعلهی خدا؛ (در اعلام) نام مردی هتی (حتی) که یهودی شد و فرماندهی لشکر داوود گردید.
کله گاورالغتنامه دهخداکله گاورا. [ ک َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوهدشت است که در بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
کله گاورالغتنامه دهخداکله گاورا. [ ک َ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوهدشت است که در بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).