خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گل بدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
گل بدن
/golbadan/
معنی
آنکه بدنی لطیف و زیبا مانند گل دارد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
گل بدن
لغتنامه دهخدا
گل بدن . [ گ ُ ب َ دَ] (ص مرکب ) از اسمای محبوب است . || آنکه بدن او در نرمی و نازکی به گل ماند. || (اِ مرکب ) نوعی قماش متعارف هندوستان مثل تافته که قماش دورنگ بود، مثلاً سرخ که به سیاهی زند. (آنندراج ). نوعی از پارچه ٔ ابریشمی . (ناظم الاطباء) : هو...
-
گل بدن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی، مجاز] golbadan آنکه بدنی لطیف و زیبا مانند گل دارد.
-
واژههای مشابه
-
گَل
لهجه و گویش بختیاری
gal 1. تنگه؛ 2. محل برخورد دو کوه؛ 3. محل اتصال دو ران.
-
گَلْ
لهجه و گویش گنابادی
gal در گویش گنابادی یعنی ورز دادن گِلْ با پا ، چرخاندن ، دور دادن
-
گَلَ
لهجه و گویش گنابادی
gala در گویش گنابادی یعنی دهان
-
گَل
لهجه و گویش تهرانی
روی:گل دیفال، گل درخت، گل میخ
-
گَل
لهجه و گویش تهرانی
گلو،گردن
-
گُل
لهجه و گویش تهرانی
نقش
-
گُل
لهجه و گویش تهرانی
جرم سوخته سر فتیله
-
گُل
لهجه و گویش تهرانی
قسمت خوب میوه و غیره
-
گل گل
لغتنامه دهخدا
گل گل . [ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش آبدانان شهرستان ایلام واقع در 30000گزی جنوب خاوری آبدانان و 2000گزی شمال راه مالرو آبدانان به ایلام . هوای آن گرم و دارای 510 تن سکنه است . آب آن ازچشمه و محصول آن غلات ، لبنیات و پشم و شغل اهالی زراعت و گله ...
-
گل گل
لغتنامه دهخدا
گل گل . [ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش ارکواز شهرستان ایلام واقع در 21000گزی شمال باختری قلعه ، کنار راه مالرو ارکواز به ایلام . هوای آن معتدل و دارای 200 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ گل گل و محصول آن غلات دیم و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله ...
-
گل گل
لغتنامه دهخدا
گل گل . [ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا گریوه بخش ملاوی شهرستان خرم آباد واقع در 3هزارگزی جنوب ملاوی ، کنار خاور راه شوسه ٔ خرم آبادبه اندیمشک . هوای آن گرم و دارای 400 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ کشکان و محصول آن غلات و لبنیات است . ش...
-
گل گل
لغتنامه دهخدا
گل گل . [ گ ُ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دودانگه از دهات هزارجریب مازندران . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 164).