یولاقلغتنامه دهخدایولاق . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهپایه ٔ بخش مرکزی شهرستان ساوه ، واقع در 25هزارگزی شمال باختری ساوه و 180گزی راه عمومی . سکنه ٔ آن 153 تن ، آب آن از قنات و راه آن مالر
گولاکلغتنامه دهخداگولاک . (اِ) موج بزرگ . (بهار عجم ) : محتشم گر بحر غم گولاک خواهد زد چنین سیل اشک ما ز ماهی تا به مه خواهد رسید. محتشم .اما صحیح کلمه کولاک است . رجوع به کولاک شود.
لیغ ولاغفرهنگ فارسی عمیدبازی؛ شوخی؛ مسخرگی: ◻︎ گه خیال آسیا و باغوراغ / گه خیال میغوماغ و لیغولاغ (مولوی: لغتنامه: لیغولاغ).