لغتنامه دهخدا
بیوگ . [ ب َ ] (اِ) پیوگ . بُیوک . عروس . (اسدی ) (برهان ) (جهانگیری ) (آنندراج ). عروس . مقابل داماد. (ناظم الاطباء). عروس بود بلغت خراسانی . (اوبهی ). عروس ، نسبت به داماد و نسبت به مادر شوهر و پدرشوهر. (یادداشت مؤلف ) : بسا که مست درین خانه بود