addlesدیکشنری انگلیسی به فارسیافزودن، ضایع شدن، ضایع کردن، فاسد کردن، گیج کردن، خرفت کردن، عیب دار کردن
staddlesدیکشنری انگلیسی به فارسیstaddles، قسمت تحتانی، چوب دستی، نقطه اتکاء، عصای زیر بغل، درخت کوچک، تکیه گاه