angeringدیکشنری انگلیسی به فارسیناراحت، خشمگین کردن، غضبناک کردن، خونکسی را بجوش اوردن، خشمناک کردن، ژکیدن
متهزنیaugeringواژههای مصوب فرهنگستانروشی در نمونهبرداری از نهشتههای باستانشناختی که معمولاً در مراحل اولیة شناسایی محوطه با استفاده از متة دستی یا ماشینی برای تعیین عمق و ویژگیهای نهشتهها انجام میشود متـ . پَرمهزنی