disquietingدیکشنری انگلیسی به فارسینگران کننده است، ناراحت کردن، بیارام کردن، اسوده نگذاشتن، اشفتن، مضطرب ساختن
نگران کنندهدیکشنری فارسی به انگلیسیalarming, anxious, critical, disquieting, dread, off-putting, tense, worrisome