eviscerateدیکشنری انگلیسی به فارسیاصلاح کردن، خالی کردن، شکم دریدن، تهی کردن، نیروی چیزی را گرفتن، روده یا چشم و غیره را در اوردن
evisceratedدیکشنری انگلیسی به فارسیاصلاح شده، خالی کردن، شکم دریدن، تهی کردن، نیروی چیزی را گرفتن، روده یا چشم و غیره را در اوردن