figureدیکشنری انگلیسی به فارسیشکل، رقم، عدد، پیکر، صورت، شخص، نقش، طرح، فرم، ظاهر، تصویر کردن، کشیدن، مجسم کردن، حساب کردن، شمردن
گره هشتfigure eight knot, German knot, Flemish knot, figure of eightواژههای مصوب فرهنگستانگرهی که به شکل هشت انگلیسی بسته میشود
figureدیکشنری انگلیسی به فارسیشکل، رقم، عدد، پیکر، صورت، شخص، نقش، طرح، فرم، ظاهر، تصویر کردن، کشیدن، مجسم کردن، حساب کردن، شمردن
transfigureدیکشنری انگلیسی به فارسیتبدیل کردن، تغییر شکل دادن، تغییر صورت دادن، تغییر شکل یافتن، تجلی کردن، نورانی کردن، دیگر سیما کردن