منی منیلغتنامه دهخدامنی منی . [ ] (اِخ ) نام ایل کرد از طایفه ٔ پشتکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 68). ظاهراً می می .
چمنیلغتنامه دهخداچمنی . [ چ َ م َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: از قرای بلوک رامجرد فارس است . (از مرآت البلدان ج 4 ص 267).
چمنیلغتنامه دهخداچمنی . [ چ َ م َ ] (ص نسبی ) هر چیز سبزرنگ مانند چمن . (ناظم الاطباء).هر آنچه رنگی به سبزی چمن دارد. || نوعی از رنگ سبز. (از آنندراج ). رنگی به رنگ سبزه ٔ چمن : سبز چمنی . || سایه ٔ سبزه . (ناظم الاطباء).