nose diveدیکشنری انگلیسی به فارسیشیرجه بینی، تنزل ناگهانی قیمت، شیرجه ناگهانی در هواپیما، ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
noseدیکشنری انگلیسی به فارسیبینی، دماغه، خیشوم، عضو بویایی، نوک بر امده هر چیزی، بو کشیدن، بینی مالیدن به
noseدیکشنری انگلیسی به فارسیبینی، دماغه، خیشوم، عضو بویایی، نوک بر امده هر چیزی، بو کشیدن، بینی مالیدن به