insinuationsدیکشنری انگلیسی به فارسیinsinuations، تاب، دخول غیر مستقیم، اشاره، پیچ، رخنه یابی، زیرکی، خود جاکنی، نفوذ، دخول تدریجی
National Association of Securities Dealers Automated Quotationsدیکشنری انگلیسی به فارسیانجمن ملی معامله گران اوراق بهادار نقل قول های خودکار