scantدیکشنری انگلیسی به فارسیضعیف، کم دادن، بخیلانه دادن، تخفیف یافتن، مضایقه کردن، اندک، کم، ناکافی، معدود، قلیل، نحیف
مختصردیکشنری فارسی به انگلیسیbrief, compact, concise, short, scant, sparing, summary, synoptic, thumbnail