slavey، نوکر، نوکر مرد
برده، بنده، غلام، اسیر، خادم، زر خرید، غلامی کردن، سخت کار کردن
بردگان، نوکر، نوکر مرد
تجارت برده، برده فروشی
دولت برده
راننده برده، نظارت کننده بر کار بردهها، کارفرمای سخت گیر