sweetheartدیکشنری انگلیسی به فارسیعزیزم، یار، دلبر، معشوقه، عزیز، دلارام، مامانی، نوعی نان شیرینی بشکل قلب، دلدار
معشوقهدیکشنری فارسی به انگلیسیfancy woman, inamorata, kept, ladylove, paramour, sweetheart, valentine, flame
معشوقدیکشنری فارسی به انگلیسیflame, beloved, boyfriend, fancy man, love, lover, paramour, sweetheart, valentine
sweetheartsدیکشنری انگلیسی به فارسیعزیزان، یار، دلبر، معشوقه، عزیز، دلارام، مامانی، نوعی نان شیرینی بشکل قلب