suitesدیکشنری انگلیسی به فارسیسوئیت ها، دنباله، رشته، سلسله، همراهان، قطعه موسیقی، پیروان، ملتزمین، رشته مسلسل، اپارتمان، اتاق مجلل هتل
swathesدیکشنری انگلیسی به فارسیسواحل، نوار، راه باریک، پیچیدگی، ردیف باریک، اثر ماشین چمن زنی، فتق بند، پیچیدن، قنداق کردن