بادبانیvelumواژههای مصوب فرهنگستانپردهای از ابر فرعی با گسترش افقی زیاد، نزدیک یا متصل به قسمت بالای یک یا چند ابر کومهای که گاهی در این ابر فرعی فرومیروند
ولملغتنامه دهخداولم . [ وَ ل َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش لشت نشاء شهرستان رشت . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
ولملغتنامه دهخداولم . [ وَ ل َ /وَ ] (ع اِ) تنگ زین . تنگ پالان . || قید وزنجیر. || رسن که بدان تنگ پالان به آسانی بندند تا جنبش نکند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ولملغتنامه دهخداولم . [ وِ ل ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان یخکش بخش بهشهر شهرستان ساری . سکنه ٔ آن 110 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
ولومفرهنگ فارسی عمید۱. میزان صدا در هر سیستم صوتی.۲. دکمه یا پیچی که با آن صدای سیستم صوتی را تنظیم میکنند.
قبلیدیکشنری فارسی به انگلیسیforegone, old, onetime, past, posterior, preceding, previous, prior, pro-, quondam, whilom, yester
پیشیندیکشنری فارسی به انگلیسیbygone, early, erstwhile, ex-, foregone, forward, head, last , late, old, old-time, onetime, past, preceding, previous, prior, pristine, proto-, quondam, re-, whilom, yester