فدویلغتنامه دهخدافدوی . [ ف َ دَ ] (از ع ، ص نسبی ، اِ) فدائی . منسوب به فداء. رجوع به فداء و فدائی شود. || در تداول فارسی زبانان بجای «من » در مکاتبات و مخاطبات با بزرگان مستعمل است . (یادداشت بخط مؤلف ).
فدویلغتنامه دهخدافدوی . [ ف ِ دَ وی ی ] (ع ص نسبی ) سربهاشونده و عوض کسی جان دهنده و قربان شونده . (از فردوس اللغات از غیاث ) (آنندراج ). ظاهراً همان فَدَوی است و صاحب غیاث در ضبط آن دچار خطا شده است .
فدویفرهنگ فارسی عمید۱. [منسوخ] در نوشتار یا گفتار در مقابل بزرگان بهجای کلمۀ «من» استعمال میشود.۲. [مجاز] = فدایی
فضولغتنامه دهخدافضو. [ ف ُ ض ُوو ] (ع مص ) فراخ شدن جای . (منتهی الارب ). اتساع . || در کیسه نکردن درمها را. (از اقرب الموارد). در کیسه کردن درمها را. (منتهی الارب ). فضاء. نوشته ٔ منتهی الارب غلط است و معنی «در کیسه نکردن » صحیح است . رجوع به فضاء شود.
فضالغتنامه دهخدافضا. [ ف َ ] (ع اِ) مخفف فضاء. میدان و عرصه . (از ناظم الاطباء) : تنگ بد بر ما فضای عافیت بی هیچ جرم این چنین باشد اذا جاء القضا ضاق الفضا. سنائی .اجزات چون بپای شب و روز سوده شدتاوان طلب مکن ز قضا در فضای خاک
فدویهلغتنامه دهخدافدویه . [ ف َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار، واقع در 198 هزارگزی باختر لار و جنوب رود قره آغاج .ناحیه ای است واقع در جلگه ، گرمسیر، مالاریائی که دارای 177 تن سکنه است . آب آن از چاه
سرسپردهفرهنگ مترادف و متضادتسلیم، فرمانبردار، فدایی، تابع، ارادتمند، ارادتکیش، برخی، فدوی، جاننثار، مطیع، منقاد ≠ گردنکش، یاغی، نافرمان
جان نثارلغتنامه دهخداجان نثار. [ جان ْ ن ِ ] (ص مرکب ) کسی که جان را فدای دیگری کند. فدوی . بنده . (ناظم الاطباء). || چاکر. این بنده .
نصیریلغتنامه دهخدانصیری . [ ن ُ ص َ ] (ص نسبی ) به معنی ، فدوی ، جان نثار و راسخ الاعتقاد مستعمل است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
متعکفلغتنامه دهخدامتعکف . [ م ُ ت َ ع َک ْ ک ِ ] (ع ص ) خود را بند کننده و بازدارنده . (منتهی الارب ). کسی که خود را باز میدارد. (ناظم الاطباء). || موی تافته و تابداده . || بنده ٔ فدوی شده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
فدویهلغتنامه دهخدافدویه . [ ف َ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خنج بخش مرکزی شهرستان لار، واقع در 198 هزارگزی باختر لار و جنوب رود قره آغاج .ناحیه ای است واقع در جلگه ، گرمسیر، مالاریائی که دارای 177 تن سکنه است . آب آن از چاه