قوماریسلغتنامه دهخداقوماریس . [ ] (معرب ، اِ) معرب قطلب است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
قوماروسلغتنامه دهخداقوماروس . [ ] (معرب ، اِ) معرب یونانی کمارس . بصل است و گفته اند که قاتل ابیه است . || قطلب را نیز گویند. (فهرست مخزن الادویه ).
کامارسلغتنامه دهخداکامارس . [ رِ ] (اِخ ) حاکم نشین ناحیه ٔ آویرن به ایالت میلو در منطقه ٔ دوردو 1320 تن سکنه دارد. و منابع معدنی اش معروف است .
کیومرسیلغتنامه دهخداکیومرسی . [ ک َ م َ ] (اِخ ) جزء طایفه ٔ چهارلنگ بختیاری و خود دارای شعبه های مختلف است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 76). رجوع به همان مأخذ شود.