۱. ویژگی مادۀ غذایی کهنه یا غیرقابلمصرف: غذای مانده.
۲. (اسم، صفت) باقیمانده.
۳. خسته.
۴. (اسم، صفت) (حسابداری) باقیماندۀ حساب؛ تفاوت جمع اقلام دریافتی و پرداختی.
۵. (صفت) [مجاز] بینصیب.
۱. الباقی، باقی، باقیمانده، بقیه، تتمه
۲. تفاوت
۳. دنباله
۴. بازمانده، خسته، درمانده، عاجز، فرسوده، کوفته
۵. مقیم
۶. باقی
۷. بیات