والوچانیدنلغتنامه دهخداوالوچانیدن . [ دَ ] (مص مرکب ) تقلید کردن و گفتگو کردن و حرف زدن شخصی را به طریق آن شخص واگفتن . (برهان قاطع) (آنندراج ). تقلید کردن و گفتگو کردن و حرف زدن به نحوی که دیگری می کند و حرف می زند. (ناظم الاطباء). والوچیدن کسی را. تقلید او را درآوردن . ادای او را درآوردن . (یاددا
الو کردنلغتنامه دهخداالو کردن . [ اَ ل َ / لُو ک َ دَ ] (مص مرکب ) آتش بزرگ با شعله افروختن . برافروختن آتش . روشن کردن آتش با شعله های بلند. الو زدن . مشتعل کردن . رجوع به الو والو زدن شود: شب چهارشنبه سوری گَوَن الو میکنند.
والوچانیدنلغتنامه دهخداوالوچانیدن . [ دَ ] (مص مرکب ) تقلید کردن و گفتگو کردن و حرف زدن شخصی را به طریق آن شخص واگفتن . (برهان قاطع) (آنندراج ). تقلید کردن و گفتگو کردن و حرف زدن به نحوی که دیگری می کند و حرف می زند. (ناظم الاطباء). والوچیدن کسی را. تقلید او را درآوردن . ادای او را درآوردن . (یاددا
لئون کاوالولغتنامه دهخدالئون کاوالو. [ ل ِ ئُن ْ وال ْ ل ُ ] (اِخ ) روگ ژِرو. ترانه ساز ایتالیائی . مولد ناپل (1858-1919 م .).
بوالولغتنامه دهخدابوالو. [ ل ُ ] (اِخ ) بوآلو. دپرئو نیکلا شاعر و منتقدفرانسوی متولد در پاریس 1636 متوفی بسال 1711 م . نویسنده ٔ هجویات ، مکاتیب (اپیر) ، هنر شاعرانه و غیره . وی به تقلید هوراس لاتینی ، هم ّ خود را مصروف شعر اخ