باررسلغتنامه دهخداباررس . [بارْ، رِ ] (اِخ ) موریس (1862 - 1923 م .). نویسنده ٔ فرانسوی ، متولد در شارم . وی در نوشته های خود تحلیلی دقیق و ظریف بکار میبرد و نویسنده ٔ لیریسم عالی مقامی بود. آثارش عبارتند از: آموری و دولوری سا
بارریزلغتنامه دهخدابارریز. (اِخ ) دهی است از دهستان شمیل بخش مرکزی شهرستان بندرعباس که در 48هزارگزی شمال خاوری بندرعباس و 7هزارگزی جنوب راه فرعی بندرعباس - میناب در جلگه واقع است . هوایش گرم و دارای 4
حوضچۀ بارریزpouring basin, sprue cupواژههای مصوب فرهنگستانحوضچهای در بالای قالب که فلز مذاب پیش از ورود به راهگاه در آن ریخته میشود
بارراسلغتنامه دهخدابارراس . [ بارْ را ] (اِخ ) پل (ویکنت دو) (1755 - 1829 م .). سیاستمدار فرانسوی ، متولد به فوکس آمفو . وی عضو مجلس مؤسسان بود و سپس بعضویت هیئت مدیره درآمد. اثر مشهورش «خاطرات » مفید است .