بشبقلغتنامه دهخدابشبق . [ ب َ ب َ ] (اِخ ) بشبه . بشبقة. نام قریه ای است از قرای مرو شاهجان . (برهان ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از معجم البلدان ) (از سروری ) (از مرآت البلدان ج 1 ص 213) (از اللباب ج <span class="hl" d
بشبقیلغتنامه دهخدابشبقی . [ ب َ ب َ ] (اِخ ) ابوالحسن علی بن محمدبن عباس بن احمدبن علی بشبقی تعاویذی ... وی در جوانی فقه آموخت و تعویذ می نوشت . از گروهی حدیث سماع کرد و بسال 453 هَ . ق . در قریه ٔ بشبق متولد شد و روز یکشنبه دوازدهم شوال سال <span class="hl" d
بشبقیلغتنامه دهخدابشبقی . [ ب َ ب َ ] (ص نسبی ) منسوب به بشق یا بشبقة. قریه ای از مرو. (از سمعانی ) (از معجم البلدان ). و رجوع به مرآت البلدان ج 1 ص 212 و اللباب ج 1 ص <span class="hl" dir="lt
Romanesqueدیکشنری انگلیسی به فارسیرومانسکایی، مشتق از زبان لاتین، رومی، وابسته به تمدن رومی، از نژاد رومی، بسبک رومی
رومانسيدیکشنری عربی به فارسیمشتق از زبان لا تين , رومي , وابسته به تمدن رومي , از نژاد رومي , بسبک رومي , تصوري , خيالي , واهي , غير ممکن , غريب