عطرفزایلغتنامه دهخداعطرفزای . [ ع ِ ف َ ] (نف مرکب )عطرفزا. عطرفزاینده . افزاینده ٔ خوشبوی : بید بسوز و باده کن راوق و لعل و باده راچون دم مشک و بید عطرفزای تازه بین .خاقانی (دیوان چ سجادی ص 458).
عطرافزاییaromatization 2واژههای مصوب فرهنگستانفرایند عطردار کردن مواد غذایی که شامل افزودن ترکیبات عطری به محصول یا به ظرف حاوی آن و نیز استفاده از مواد یا روشهای شیمیایی یا مکانیکی برای آسانسازی رهایش عطر میشود
مادۀ عطرافزاaromatizing agentواژههای مصوب فرهنگستانترکیباتی که برای عطر و طعم بخشیدن به مواد غذایی به آنها افزوده میشود متـ . عطرافزا
عطرفزایلغتنامه دهخداعطرفزای . [ ع ِ ف َ ] (نف مرکب )عطرفزا. عطرفزاینده . افزاینده ٔ خوشبوی : بید بسوز و باده کن راوق و لعل و باده راچون دم مشک و بید عطرفزای تازه بین .خاقانی (دیوان چ سجادی ص 458).
عطرفزایلغتنامه دهخداعطرفزای . [ ع ِ ف َ ] (نف مرکب )عطرفزا. عطرفزاینده . افزاینده ٔ خوشبوی : بید بسوز و باده کن راوق و لعل و باده راچون دم مشک و بید عطرفزای تازه بین .خاقانی (دیوان چ سجادی ص 458).