قاعدهای 2basal 2واژههای مصوب فرهنگستان1. ویژگی تَمَکنی که در آن جفت در قاعدۀ تخمدان قرار دارد 2. ویژگی رگبندیای با سه یا چند رگبرگ اولیه که از نقطهای در پایۀ پهنک منشعب میشوند
جسم قاعده ایلغتنامه دهخداجسم قاعده ای . [ ج ِ م ِ ع ِ دَ / دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) جسم کوچک کروی که در انتهای مژکهای سلول مژکدار قرار دارد. (از جانورشناسی عمومی ج 1 ص 166). و برای تفصیل بیشتر به
قاعدهای 1basal 1, radical 2واژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخشی از گیاه که در پایین یا در قاعدۀ یک ساختار قرار دارد
قانونفرهنگ فارسی معین[ معر - یو. ] (اِ.) 1 - قاعده ، آیین . 2 - اصل و مقیاس چیزی . 3 - مقررات و احکام دولتی .
رسمفرهنگ فارسی معین(رَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - روش ، قاعده ، آیین . 2 - عادت ، عُرف . 3 - دستور، ترتیب . 4 - نشانی سرای و منزل .