مبالطةلغتنامه دهخدامبالطة. [ م ُ ل َ طَ ] (ع مص ) عیب کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || ترک کردن کسی را و از او گریختن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد). || کوشش کردن در شناوری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || به شمشیر زدن یکدیگ
بی مبالاتیلغتنامه دهخدابی مبالاتی . [ م ُ ] (حامص مرکب ) بی باکی . لاابالی گری . (یادداشت مؤلف ) : از سر ضجرت و تحکم و تأنف از بی مبالاتی غلام طیره شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 345).
بی مبالاتیدیکشنری فارسی به انگلیسیcaddishness, inconsiderateness, indiscretion, nconsideration, negligence
بلاطلغتنامه دهخدابلاط. [ ب ِ ] (ع مص ) مصدر مُبالطة است در تمام معانی . (از ناظم الاطباء). رجوع به مبالطة شود.