بعدیدیکشنری فارسی به انگلیسیafter, ex post facto, dimensional, eventual, following, next, next-door, posterior, secondary, subsequent, successive, ulterior
بیهدگیلغتنامه دهخدابیهدگی . [ هَُ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) مخفف بیهودگی . حالت و چگونگی بیهوده . یاوگی . بطلان . عدم حقانیت : گرْش نبودم بکار بیهدگی کردبیهدگی ناید از مهیمن قهار.ناصرخسرو.
بعضیلغتنامه دهخدابعضی . [ ب َ ] (ضمیر مبهم ) چند و چندی . قدری و چندان . (ناظم الاطباء). در لفظ بعضی یای تحتانی برای وحدت است و اگر وحدت منظور نباشد آوردن یاء درست نیست . (غیاث ذیل بعض ) (آنندراج ذیل بعض ). پاره ای از چیزی . مقداری . برخی . لختی . گروهی . بخشی . قسمتی :</span
لا نبی بعدیلغتنامه دهخدالا نبی بعدی . [ ن َ بی ی َ ب َ ] (ع جمله ٔاسمیه ) (حدیث ) پیامبری پس از من نباشد : در شعر سه تن پیمبرانندقولی است که جملگی برآنندهر چند که لانبی بعدی فردوسی و انوری و سعدی .؟
هندسه ٔ چندبعدیلغتنامه دهخداهندسه ٔ چندبعدی . [ هَِ دِ س ِ ی ِچ َ ب ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هندسه ای است که در فضای چندبعدی عمل می کند.
پویشگر سهبعدی3d scannerواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای که با تحلیل محیط یا شیء واقعی، در مورد شکل و ظاهر آن داده گردآوری میکند
پیمایش سهبعدیthree dimensional traverseواژههای مصوب فرهنگستانپیمایشی که در آن هر سه مختصات یک نقطه تعیین میشود