تقریبی، تقریب زدن، نزدیک کردن، نزدیک امدن
نزدیک شدن/کردن
تقریبی، تقریب، تخمین، نزدیکی، شباهت زیاد، قریب بصحت
تقزیب دو قطبی
تقریب جرم موثر
تقریب شبه خطی
تقریب پوش کندتغییر