rackingدیکشنری انگلیسی به فارسیقفسه بندی، دندانه دار کردن، سخت بازپرسی کردن از، روی چنگک گذاردن، بشدت کشیدن
دماغة شیبوارهدارraking stemواژههای مصوب فرهنگستاندماغهای صاف که در بخش بالایی آن نسبت به عمودینة سینه پیشرفتگی وجود دارد
ترمزگیری بازیافتیregenerative brakingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ترمزگیری که در آن انرژی جنبشی خودرو به انرژی الکتریکی تبدیل میشود و مجدداً مورد استفاده قرار میگیرد
ترمزگیری قدرتیpower brakingواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای مهار قطار که در آن، با استفاده از نیروی لوکوموتیو، نیروی کاهندة ناشی از بهکارگیری ترمز هوا بهصورت جزئی یا کلی جبران میشود